به گزارش راهبرد معاصر؛ با روی کار آمدن دولت سیزدهم و روال تغییر وزرا و مدیران، گمانهزنیهایی درباره انتخاب روسای بانک مرکزی و سازمان بورس و اوراق بهادار که تا کنون انتخاب نشدهاند در بین کارشناسان و فعالان بازارهای پولی و مالی مطرح است.
انتخاب مدیرانی درسطح ریاست بانک مرکزی و سازمان بورس و اوراق بهادار مساله بسیار مهمی است. از این رو، ویژگیهای مهمی برای انتخاب روسای بازارهای پولی و مالی باید ملاک انتخاب قرار بگیرد. در این میان به دلیل اینکه سازمان بورس یک سازمان تخصصی است، قطعا باید یک متخصص برای ریاست بورس انتخاب شود؛ اما به غیر از تخصص ملاک های دیگری نیز برای انتخاب رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار باید مورد توجه قرا بگیرد.
با این رویکرد، اگر یک فرد کاملا متخصص را به عنوان رئیس سازمان بورس انتخاب کنیم بدون اینکه سابقه فعالیت ها و لابیگری سیاسی داشته باشد، قطعا انتخابی اشتباه صورت گرفته است. مدیری باید برای ریاست سازمان بورس انتخاب شود که با هیات وزیران، افراد ذینفوذ و مردان اقتصادی رابطه نزدیکی داشته باشد تا وزرا و مدیران اقتصادی دولت نقطهنظرات رئیس سازمان را بشنوند و برای کمک به اقتصاد و شفافسازی و توسعه بازار سرمایه، زمینههای لازم و سیاستهای معمول را اتخاذ کنند.
بی تردید ارتباط رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با معاون اقتصادی رئیس جمهور، وزیر اقتصاد، رئیس سازمان بودجه، رئیس کل بانک مرکزی، وزیر صمت، وزیر راه، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بسیار حائز اهمیت است. البته ارتباط و تعامل دائمی با وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به واسطه اینکه ۵۰ درصد بازار در اختیار هولدینگهایی است که تحت نظر و مدیریت وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی هستند بنابراین لازم است رئیس سازمان بورس ارتباط تنگاتنگی با بازیگران و افراد اقتصادی که می توانند بر بازار بورس به صورت مثبتی اثرگذار باشند، داشته باشد تا با لابی گری مناسب، منافع کشور و منافع سهامداران به صورت توأمان با هم دنبال شود. مدیری باید راهی سازمان بورس و اوراق بهادار شود که همزمان بازار را بشناسد. ارتباطات سیاسی قوی با دولتمردان داشته باشد. به این معنا که در مراکز تصمیمگیری حضور داشته باشد.
خوشبختانه به واسطه حضور آقای خاندوزی در وزارت اقتصاد و شناختی که وی از بازار سرمایه دارد، نسبت به انتخاب رئیس سازمان بورس دغدغه چندانی وجود ندارد و قطعا دارای تجربه و دارای صلاحیت خواهد بود که می تواند سازمان را به درستی مدیریت کند.
باید فردی قوی برای ریاست بورس انتخاب شود که تعادل بین تخصص و گرفتن امتیازات و تشریک مساعی با دولت در مسائل کلان اقتصادی را به خوبی بلد باشد؛ چراکه آثار و تبعات تصمیمات اقتصادی دولت به سرعت خود را روی بورس نشان میدهد. با توجه به اینکه بازار سرمایه به واسطه حضور سرمایهداران خرد بسیار بزرگ شده و گسترش یافته، حساسیت این بازار نسبت به قبل بالاتر رفته است. در ماههای اخیر شاهد بودیم برای حل مسائل بورس، سران قوا وارد عمل شدهاند و این موضوع نشان میدهد که سطح اهمیت بازار سرمایه در اقتصاد ایران تا چه حد است. بنابراین دولتمردان باید به آثار و تبعات تصمیمات خود برای اقتصاد در بازار سرمایه دقت نظر کافی داشته باشند که تصمیمات آنها سنجیده و براساس منافع پنجاه میلیون سرمایهگذار ایرانی باشد.